سکوت...........

مغزم از سکوت پرشده.
هم صدای دادو فریاد آدم ها رو می شنوم، هم صدای بوق و ترمز ها، هم صدای قدم ها و زنگ ها و آژیرها. ولی نمی فهمم. هیچ کدام باعث نمی شن سرم رو برگردونم و نگاه کنم حتی ؛ جز اسم خودم که توی فضا می پیچه و یا یه زنگ آشنا که شاید برای من به صدا دراومده. دنیام به شدت خصوصی شده. دوستان شاکی ان. می گن حداقل یه جک واسه خودت تعریف کن تا ما خنده ات رو ببینیم!
می خندم. ولی نه به شوخی شون. به گوش خودم که این رو شنید شاید!!
نظرات 6 + ارسال نظر
رامی جمعه 4 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:44 ب.ظ http://www.dehtal-city.blogsky.com

سلام
حدس میزنم از ایلات خودمون باشی!
حرفات بوی اشنایی ادیت!
موفق باشی!

نقاب جمعه 4 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:57 ب.ظ http://negha.blogsky.com/

شاید شنید و شاید هرگز.......... فاصله ها کوتاهن میان شنیدن و نشنیدن.... تو نظاره گر باش ...دیدن خود شنیدنیست که سکوت را تداعی می کند

احسان دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:57 ب.ظ http://lakposht..blosky.com

پیمان سلام همین خوبه

رحیمیان سه‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:28 ق.ظ http://rahimian.blogsky.com/

سلام جووووووووون
خدا قوت
شاد بشی.

نهنگ پنج‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:12 ب.ظ

تازه اولشه!

کم کم خودت با خودت حرف میزنی!

cute دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1388 ساعت 05:50 ب.ظ http://cute2020.blogfa.com

توی این شلوغی ها بتونی سکوتت رو حفظ کنی یعنی تو خوشبختی!
قدرشو بدون.....!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد