شاید همین ها... همین ها... یعنی لذت!

لباس گرم پوشید توی هوای اول زمستان
و گفت؛ نگران نباش...

خیابان‌های شلوغ، ترافیک، صدای بوق ماشین‌ها، هم‌همه‌ی مردم، باد و سوز  دی ماه و زورهای اوایله زمستان، مغازه‌های شلوغ، چهره‌های خندان، گاه غمگین، آدم‌ها... این‌روزها این‌طور است. همه‌ جای شهر می‌شود همه‌ی این‌ها را دید. شهری که مردمش همه در ته وجودشان غم دارند، درد دارند، عصبی‌اند و شاکی. حتی این‌ها را می‌شود از چهره‌های گاه خندانشان فهمید. کنار خیابان بنشین. سیگارت را روشن کن. به دیوار پشت سرت لم بده. فقط برای دیدن، دیدن این همه اشتیاق. اشتیاقی دست‌ساز، از شروع زمستان و آمدن بهار. برای پایان دی ماه و آمدن بهمن. تکیه بده و نگاه کن که چه‌ساده از کنار هم می‌گذرند، مردم. بدون این‌که به‌همدیگر نگاه کنند و اسم هم را بپرسند. بدون این‌که به‌هم سلام کنند، یا لبخند محبت‌آمیزی نثار هم کنند. فقط می‌روند. می‌روند آن‌جا که خیال آسوده دارند. آن‌جا که همه‌چیز برای‌شان آرام است و خودشان هم نمی‌دانند کجا. سیگارت که به‌نصفه رسید، چشم‌هایت را ببند. گوش کن. به این‌همه صدا و هم‌همه. دقت کن، سعی کن صداها را تفکیک کنی. بفهمی که این‌صدا چیست. آن‌صدا چیست. این‌همه صدا چیست. دستت سوخت. سیگارت به فیلتر رسید. هوا سردتر شد و عصرهای این شهر شلوغ، سردتر. کتت را محکم دوره خودت مچاله کن. شالت را دور گردنت بپیچ. و خودت را جمع کن. بلند شو. بلند شو و در این همه‌شلوغی، مثل بقیه‌ی آدم‌های این شهر، مثل من، خودت را گم کن. راه بیفت. دیر است و مسیر طولانی و ترافیک سنگین. برو که شاید کسی، در گوشه‌ی یکی از این پیاده‌روها، به دیوار تکیه داده، سیگارش را روشن کرده و می‌خواهد ببیندت، بشنودت و فکر کند که کجا می‌روی و در پی چیستی... 

 

 

به‌این‌روزهای آخر دی ماه دل‌بسته شده‌ام. دوست‌شان دارم و از بودن‌شان لذت می‌برم. تا به‌حال این‌قدر از دی ماه لذت نبرده‌ بودم. حالا، بعد از این همه سال، دیگر دوست ندارم فروردین بهاری بیاید و اسفند زمستانی را هی کند به سال بعد. این حس را همیشه درباره‌ی اردیبهشت داشتم و حالا اردیبهشت و دی ماه برایم یک طعم و عطر را دارند. دی ماه، اردیبهشت، دی ماه، اردیبهشت، دی ماه، اردیبهشت، دی ماه، اردیبهشت، دی ماه، اردیبهشت...

نظرات 3 + ارسال نظر
Cute شنبه 26 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:29 ق.ظ http://www.cute2020.blogfa.com

سلام!
خیلی جالب بود!آره همینطوریه.
باهات موافقم.این روزا کمتر وقت میکنم به این چیزا فکر کنم.
فقط یه چیزی!تو سیگار میکشی؟هاااا؟

نه سیگاری نیستم
ولی پیشبینی کردن سال ۲۰۱۰سیگاری میشم ولی باز هم خدا نکنه

مصطفی خشایاری دوشنبه 28 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:14 ق.ظ

سلام پیمان. خوبی عزیزم .اصلا خودتو ناراحت نکن .من میدونم چه مشکلی داری .یا خودش میاد یا نامش.

هانیه شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:17 ق.ظ http://hanieh1989.blogfa.com

من هم مثل تو اصلا منتظر فروردین نیستم! ! !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد