دَ وَ ر ا ن

عق می زنم و می چرخم. شاید هم من ایستاده ام و دنیا می چرخد. نمی دانم. صدای خش خش دمپایی می آید. عق می زنم و باز می چرخد؛ خودم و یا دنیا شاید. بوی غذای سوخته می آید. قرمه سبزی شاید. دوباره عق می زنم. صدای زنگ موبایلی می آید و صدای فریادی. نمی توانم. هنوز عق می زنم و هنوز می چرخ م د . درمی زنند.اَه. نمی خواهم بیایی. می خواهم تنها باشم. نیا.

نظرات 7 + ارسال نظر
گن جیش کک شنبه 12 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:00 ب.ظ

ابراهیم رها و آموزش آشپزی؟
هادی کیکاوسی ودوران در لباسشویش؟
پیمان بخشی و زار مکبث
تنها منم وتمام اشارات که از تو می آید جاهای خالی بدن من است

هانیه شنبه 12 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:33 ب.ظ http://hanieh1989.blogfa.com

ای بابا! در و باز کن مگه دست خودته؟! باز کن ببینم! زووود!

مصطفی خشایاری شنبه 12 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:30 ب.ظ

سلام پیمان جوووووون من که نفهمیدم این گرسنشه یا افسردگی داره نمیخواد کسی رو ببینه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

گربه ایتالیایی یکشنبه 13 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:26 ب.ظ

عق بزن دوست من برای تو عق زدن خوبه
به روزم

ام لبنین دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:58 ق.ظ http://omolbanin73.blogsky.com/

سلام.لینک شدین .به این وبلاگ سر بزنین

cute دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1388 ساعت 05:54 ب.ظ http://cute2020.blogfa.com

توی این شرایط اول شدن هم کلیه رفیق!
بچرخ تا بچرخیم ....!
منم گاهی نمیخوام کسی از در بیاد.میفهمم....!!1

فرهنگ 72 چهارشنبه 16 دی‌ماه سال 1388 ساعت 05:49 ب.ظ http://farhang72.mihanblog.com

سلام خوبی بیا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد